درمان
«دلتنگم ودیدارتو درمان من است»
«دلتنگم ودیدارتو درمان من است»
کجایی؟!
ای همیشه پیداازپس ابر های غیبت…
کجایی؟!
ای همیشه پیداازپس ابر های غیبت…
مهدی جان
درسیرآمدورفت جمعه ها ،من خسته هنوز امیدوار ،چشم براهت
ترسم ازاین است که ازعمرم مهلت جمعه دیگرنباشد…
من آن حُر خطا کارم که رو سوی تو آوردم
مشو راضی که ازکویت من خسته دل برگردم
دلم خواهدکه ازخجلت بمیرم من دراین صحرا
مهدی جان یک نگاهی کن به جان مادرت زهرا
به پایت آروزدارم زنم بوسه،شوم کشته
توگُل هستی ولکن من به پیشت کمترازخارم
همین ذکرم بُوَدبرلب مهدی جانم پشیمانم،پشیمانم
کن نوازش مرابانگاهت